مدح و وفات حضرت معصومه سلاماللهعلیها
تو دخـتـرِ کـریـمۀ موسیبنجعـفـری بانوی کـبریائی و از عـالـمی، سری تـو آمـدی و قـم حـرم اهـل بـیـت شد ایران شده رکاب و تو هم مثل گوهری اخت الرضا و صاحبۀ عرش اعظمی دریایِ بیکرانِ کرامات و، محشری ما پای سفرۀ تو نمک خوردهایم، چون جـز نـانِ تو حـرام بُـوَد نـانِ دیگـری ریحانة الرضائی و خورشیدِ شهر قم تـفـسـیری از تـمـامیِ آیـاتِ کـوثـری فـرمـودهانـد ایـنـکـه ثـواب زیـارتـت بـا زائـران فــاطـمــه دارد بـرابــری یـعـنی که ای تـجـلی انـوارِ فـاطـمـی آئـیـنهدارِ حـضرت زهـرای اطهـری از فـاطمه نوشتم و ابـیات گـریه کرد وقـتش شده غـزل برود جایِ دیگری بانو هزار شکر که در شهر قم، نبست راهِ تو را مـیانـۀ کـوچه، ستـمـگـری روزِ دوشـنـبه بود گـمـانم، نوشـتهاند کـه در مـقـابـلِ پـسـر افـتـاد مــادری |